من ممکن است قدیمی به نظر برسم، اما من عاشق میخ های مودار هستم و نمی توانم جلوی آن را بگیرم. من خودم آن بیدمشک آبدار پرمو را لعنت می کردم، اما مرد ماچو از من جلو زد. بلوند در بدن. او چیزهای زیادی برای نگه داشتن دارد و چیزهای زیادی برای چسبیدن دارد. شما می توانید بگویید که او آن را روی دیک خود دوست دارد. این یک چیز جوان است. با چنین کت و شلواری، سنگ سختی خواهید گرفت.)
دخترها به دنبال تفریح بودند، سوار ماشین. گاهی خودشان را هیجان زده می کردند. ظاهراً آنها می خواستند یک حس جدید داشته باشند، بنابراین آنها به یک پسر جوان و خوش تیپ عجیب و غریب پیشنهاد دادند. بعد از کمی متقاعد کردن و صحبت موافقت کرد و یکراست سر کار رفت. دخترها با او ارتباط برقرار کردند، به او ضربات بادکنکی دادند، در حالی که دو نفر در حال لعنت بودند، سومی زوج را نوازش کرد.